موضوع امام حسین(ع)، زندگی و حرکت آن حضرت ، یک برنامه مکتب و نظام فکری است. سنگری است دفاعی برای برافراشته نگه داشتنه پرچم عزت و شرف جامعه بشری. حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سمبل استقلال، اخلاص، توحید، اخلاق، شجاعت و در یک کلام همه خوبی هاست. و در این مجموعه ، واقعه عاشورا یک انقلاب، تحول و نهضت است. قیامی است که هم خود فی نفسه موضوعیت دارد، و هم گذشته و آینده بر محور آن تنظیم شده است.
از همین رو خداوند همه انبیا را مامور کرده است تا حادثه عاشورا و حرکت امام حسین(ع) را مطرح نمایند. خداوند جریان حضرت امام حسین را از طریق جبرئیل برای آدم، نوح و ابراهیم و سایر انبیا(ع) بازگو کرده، و انبیا نیز قلب خود را با یاد امام حسین صفا داده و نشان داده اند که یاد امام حسین در متن همه مکاتب است. لذا عاشورا چشمه جوشان حیاتی است که همه از آن بهره گرفته اند. حتی وجود مبارک پیامبر خاتم(ص) نیز از همان روز ولادت حضرت سیدالشهدا(ع)، برنامه آن حضرت را بسیار واضح و روشن مطرح کرده اند. حضرت رسول(ص) روز ولادت حضرت اباعبدالله(ع)، گریه کردند و در پاسخ به سوال از علت این گریه موضوع قتل امام حسین را در همان روز اول ولادت بیان فرمودند.
امیرالمومنین(ع) نیز در ایام جنگ صفین، روزی در عالم رویا جریان کربلا را دیدند. وقتی بیدار شدند گریه کردند. اصحاب عرض کردند: آقا چرا گریه می کنید؟ فرمودند: در عالم رویا حسینم را دیدم که در دریای خون دست و پا می زد. در همین راستا شعار وجود مبارک امام زمان(عج) هم "یالثارات الحسین" است و اولین ندایی که آن حضرت سر می دهند و در عالم مطرح می کنند، احیای جریان کربلا و مطرح کردن حقیقت قیام حسینی است.
و ما نیز هر صبح جمعه ندبه کنان و﴿این الطالب بدم المقتول بکربلا﴾گویان پی خونخواه و منتقم خون حسین و یارانش می گردیم تا وعده الهی ﴿و لقد کتبنا فی الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون﴾ (انبیا 105)تحقق یابد. انشاالله!
یکی از معروفترین ساختارهای تاریخی شهر اصفهان که در میان منارههای جنبان شهرتی جهانی دارد،منارجنبان اصفهان است.
در شش کیلومتری مسیر جاده اصفهان نجف آباد و در سمت راست آزاد راه، بنای "منار جنبان" قرار دارد که بر فراز مقبره عارفی گمنام به نام "عمو عبدالله کارلادانی" بنا شده است و بر اساس تاریخ سنگ نوشته این مقبره در سال 716 هجری قمری ساخته شده است.
این بنا با مساحتی حدود 146 متر مربع و منارههایی به ارتفاع هفت و نیم متر از سطح بام یکی از آثار معماری دوره ایلخانیان به شمار میرود و البته ارتفاع بام تا کف حیاط نیز 10 و نیم متر است.
بر سطح و زیر هر کدام از قوسهای اصلی طبقه هم کف این بنا کاشیکاری تزیینی به فرم صلیبی به شکل کاشی آبی لاجوردی بر سطح آبی فیروزهای دیده میشود که به عنوان یکی از ویژگیهای تزئینی کم نظیر این بنا به حساب میآید.
بر ساقه منارهها نیز تزییناتی مرکب از کاشیهای ریز در ترکیب با آجر بدنه دیده میشود، که اشکال زیگزاگی و افقی آن یادآور مفاهیمی عرفانی است که در سایر آثار معماری این دوره نیز دیده میشود.
با توجه به توصیفاتی که خداوند متعال از اقوامی؛ مانند قوم ثمود، یا قوم لوط در قرآن آورده، همچنین یافتههای باستانشناسی و شواهد تاریخی آثاری از بقایای چنین اقوامی در گذشته باقی مانده است، به طور مثال بقایای قوم ثمود در منطقه مدائن صالح شبه جزیره عربستان با اوصافی مشابه آنچه در قرآن آمده، یافت شده است. در این رابطه دو نکته را باید توجه داشت:
1. عذابهایی که اقوام مختلف دچار آن شدهاند؛ مانند طوفان حضرت نوح(ع)، تندباد قوم عاد، صیحه و زلزله قوم ثمود، بارش سجیل بر سر قوم لوط و نمونههای مانند آن که در قرآن و منابع روایی آمده است، به گونهای نیست که اثر خود آن عذابها در زمین مانده باشد؛ چرا که آن عذاب برای به هلاکت رساندن کافران و مستحقان عذاب نازل شده است؛ باقی ماندن اثر زلزله جز ویرانی خانههایشان چیزی نیست و طوفان نوح نیز چون پس از آن فروکش کرد، خود سنگ سجیل هم اگر در زمین باقی مانده باشند بعد از گذشت سالیان متمادی به طور طبیعی اثر مشخصی از آنها برجای نمیماند.
2. نکتهی دوم این که یکی از اهداف قرآن، از بیان آنچه بر سر اقوام گذشته آمده، این بوده تا مخاطبان قرآن نگاهی به آثار به جای مانده از گذشتگان کنند و ببینند آنهایی که در خلقت و نعمت خیلی بالاتر از مخاطبان قرآن بودند و در مقابل دعوت پیامبران گردنکشی کرده و آنها را انکار نمودند، با تمام ادعایی که داشته از آنها هیچ اثری باقی نمانده و دچار چه عاقبتی گردیدهاند، و برای پذیرش این فرموده قرآن همین مقدار کافی است که تمدنهایی با آن همه پیشرفت همه افراد آن(غیر از عده اندکی از پیروان انبیاء) به صورت ناگهانی از بین بروند و چیزی جز خرابه از آنها باقی نمانده است و لازم نیست که اثراتی از خود آن عذاب باقی مانده باشد، در واقع همین بقایا آثار همان عذابها است. در ضمن باید توجه داشت مردم آن مناطق اعتقادی به حفظ این آثار نداشتند؛ به ویژه اینکه حاکمان سعودی که نزدیک به یک قرن در این منطقه حکومت میکنند، بر اساس دیدگاه وهابیان نه تنها توجهی به حفظ و نگهداری آثار گذشتگان ندارند، بلکه تخریب و از بین بردن آنها را لازم میدانند.
باغهای معلق بابل یا باغهای معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه میباشد. هردو این آثار ظاهراً به دستور بختالنصر دوم در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ساخته شدهاست. این آثار در نوشتههای مورخان یونانی مانند استرابو و دیودوروس سیکولوس ذکر شدهاست ولی همچنان در مورد وجود آنها ابهاماتی هست. در حقیقت در هیچ یک از نوشتههای بابلی در مورد وجود این باغ مطلبی ذکر نشدهاست. در طول قرنها این منطقه با باغهای نینوا درآمیخته ولی در حکاکیهای موجود در آن نواحی روشهای انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغها احتیاج بودهاست آورده شدهاست. این باغها برای خوشحال کردن همسر بختالنصر که بیمار بودهاست ساخته شدهاند. آمیتیس دختر ایختو ویگو(اژی دهاک) و نوهٔ هوخشتره(پادشاه ماد) با بختالنصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن میامد سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود ولی سرزمین بابل در منطقهای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود. یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود بنابراین بختالنصر تصمیم گرفت باغهای معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد کلمه معلق که برای این باغها استفاده میشود در حقیقت به این معنی نیست که باغها بهوسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بودهاند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمهای یونانی به معنای تراس یا بالکن بودهاست. استرابو در قرن اول قبل از میلاد مینویسد: تراسها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستونهای سنگی مکعب شکل توخالی بودهاند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایههای این ستونها شدهاست.
اهمیت و ضرورت درس خواندناهمیت تحصیل دانش در دین مبین اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته است که به مواردی اشاره می گردد.
اولین آیاتی از قرآن کریم که به صورت وحی بر پیامبر نازل شد، بر اهمیت خواندن و نوشتن اشاره می کند.(1)
درس خواندن و کسب علم و دانش، شناخت انسان را نسبت به خود و اطرافش رشد می دهد. و موجب نزدیک شدن به خدا و پیامبران و ائمه می شود.(2)
فواید مطالعه کتاب خیلی از وقتها موضوعی است که اصلا به آن توجه نداریم . و فکر می کنیم مطالعه کتاب فقط برای یادگیری و فهم مطلب می باشد. هر چند که این موضوع نیز از جمله فواید مطالعه کتاب می باشد . اما فواید مطالعه کتاب را می توان در تحقیقات پژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه ایموری آمریکا را رد یابی کرد.
مطالعه و یادگیری یک هنر، فن و مهارت است که باید آن را آموخت و بکار گرفت. بنابراین رعایت دقیق شرایط در آن کاملاَ ضروری بنظر می رسد.